اینجی قارا/ اسدالله امیری

رشته کوه اینجی قارا که در اسناد رسمی دولتی و نقشه ها به اشتباه اینچه قاره نوشته می شود در شهرستانهای ساوه و زرندیه در استان مرکزی واقع شده است. این کوهها از منطقه زرند در شمال استان به سمت غرب در ناحیه قاراقان( خرقان) کشیده شده است. مرتفع ترین این کوهها کوه قیلیچ (قلیچ) با ارتفاع ۲۹۹۵ متر می باشد. قسمتی از این کوهها در ناحیه اوباهای متعلق به روستای مرغئی(مراغه) - زادگاه حکیم تیلیم خان- در آسگین اوباسی واقع شده به طوریکه ناحیه قاراقان را از منطقه نوواران (نوبران)ساوه جدا می کند. لازم به ذکر است که احتمالا روستای مرغئی(مراغه) در بعضی دوره ها جزء قاراقان بوده است. (به طور مثال محل تولد بنده در شناسنامه روستای مراغه و بخش خرقان ذکر شده است). اهالی مرغئی و ساکنین دامنه جنوبی این رشته کوه گاهی اوقات برای اشاره به قاراقان از لفظ "او یوز"(آن طرف) استفاده می نمایند که منظور همان آن سوی کوه اینجی قارا می باشد. ضمنا  اهالی مناطق اطراف این کوه با دیده احترام به آن نگریسته و آن را مقدس می دانند و گاهی آن را اینجی ننه خطاب می کنند. ضمنا بعضی از مردم که گوسفند قربانی نذر میکنند آن را در اینجی قارا ذبح کرده و در آنجا دور هم جمع شده و نذر خود را ادا می کنند. در بین مردمان منطقه نقل است که در یک سال که ایلاتی از عشایر شاهسئون برای ییلاق به اینجی قارا آمده بودند در هنگام کوچ دختر بچه ای از ایل گم شده و تمام تلاش ایل برای یافتن او بی نتیجه می ماند. ایل ناامید از یافتن کودک و رسیدن فصل سرما کوچ کرده و در بازگشت سال بعد با کمال تعجب دختر بچه را صحیح و سالم می یابد. از او سوال می کنند که در این یکسال چه کسی از تو مراقبت نموده و به تو قوت و غذا داد؟ که دختر بچه می گوید: اینجی ننه. با توجه به مطالب فوق و بسیاری مطالب گفته نشده که نیاز به تحقیقات گسترده ای دارد کوه اینجی قارا و بالاتر از آن عبارت اینجی ننه باعث الهام تنی از شعرای منطقه شده است که تازه ترین آن سروده ی شاعر خوش ذوق از شهر رازقان قاراقان آقای الیاس امیرحسنی میباشد که تقدیم خوانندگان گرامی وبلاگ حکیم تیلیم خان ساوه ای می گردد. گفتنی است یکی از شعرای مرغئی به نام مهرعلی احمدی نیز با اقتباس از حیدربابای شهریار شعری با عنوان اینجی ننه سروده که هنوز منتشر نشده است.

اینجی قارا/ الیاس امیر حسنی:

قاراقانین اوجا داغی اینجی قارا

 اوره گیمین بوزلی داغی اینجی قارا

اینجی قارا دره لره سو وئرگینن

اینجی قارا بره لری گوگرتگینن

دومانلی داغ اینجی قارا

اوجالی داغ اینجی قارا

ساوالالون قارداشی سن

دماوندین قونشوسی سن

 الوند داغون یولداشی سن

 قاراقانین دربندی سن

اینجی قارا بولوتلارون یاغوش اولسون

سنین سویون قاراقان باغلاری ایچسون

اینجی قارا مرغئی ده تیلیم خانا سلام یئتیر

 میصیرقاندا اکبرخانا دعا یئتیر

چیلیسبانا ظلم ایاقین کئسن یئتیر

 اینجی قارا سئل یولا سال

 پیس لیقلری سیل گورا سال

 اینجی قارا گوز یولا سال

 گور گلر آیا قارا خان؟

 اینجی قارا کولاک ائله

 دورد طرفین بولاغ ائله

چارحده قاچ بوران ائله

 قیش گلیری غیرت ائله

رازقانی گل جنت ائله

بایراما یاخین اوتوروش

آچ باشیوی یولاّ یاغوش

سیل سوپور اوضانی چالوش

 بلکه حقارت کور اولا

یاتان بختیمیز اویانا

ای قاراقانین دایاغی

 اولکه میزین اوجا داغی

منابع: http://www.saveh.gov.ir

http://www.dpe.agri-jahad.ir

http://amir29.blogfa.com

 

محیط آشیقی قم- ساوه- همدان/ اسدالله امیری

به نقل از: مجله بایرام- زنجان- شماره ۱۹- تیرماه ۸۸

محيط آشيقي قم - ساوه-همدان
 
 اساتيد و محققين فرهنگ ترکي، محيط آشيقي موجود در ايران را از نظر جغرافيايي و شيوه­هاي اجرا به مناطق مختلفي تقسيم نموده­اند. از جمله دکتر علي قافقازيالي در کتاب "ايران تورکلري آشيق محيط­لري" محيط آشيقي ايران را به نواحي زير تقسيم مي­کند:[1]
  1)      محيط آشيقي تبريز- قاراداغ
  2)      محيط آشيقي اورميه
  3)      محيط آشيقي سولدوز- قاراپاپاق
  4)      محيط آشيقي زنجان
  5)      محيط آشيقي قم- ساوه
  6)      محيط آشيقي خراسان-ترکمن صحرا
  7)      محيط آشيقي قشقايي(جنوب و مركز ايران)
 
 در اين مقاله سعي شده است به محيط  فرهنگي پنج استان جنوبي آذربايجان ايران (قزوين، تهران، مرکزي، قم و همدان) پرداخته شود.
 
 اين محيط مشتمل بر مناطق ترک­نشين استان تهران (ترکان بومي و غير­مهاجر شهرهاي ساوجبلاغ، نظرآباد، اشتهارد، شهريار و مناطق ترک­نشين شهرستانهاي گرمسار، فيروزکوه، ورامين و ... ) [2]، و همچنين استانهاي اکثراٌ ترک­نشين قم (قم، جعفرآباد، خلجستان و.. )،
 مرکزي (اراک، فراهان، شازند، کميجان، خنداب، آشتيان، تفرش، خمين، محلات، ساوه، زرنديه و ...) [3]، قزوين (قزوين، آبيک، تاكستان، بوئين­زهرا، خرقان و ...) و همدان (همدان، اسدآباد، بهار، ملاير، رزن، کبوترآهنگ و ) مي­باشد.
 
 امروزه مي­توان گفت مرکزيت محيط آشيقي مذکور در شهر قم قرار دارد به طوريکه هم اکنون در شهر قم چهار استريو به توليد و توزيع محصولات فرهنگي به زبان ترکي مشغولند [4].
 حتي استريويي با نيم قرن سابقه در شهر قم عليرغم اينكه مسوليتش با شخصي غير ترك­زبان بوده و از ابتدا كار خود را با موسيقي فارسي شروع نموده است به دليل استقبال مردم از موسيقي تركي به سمت توليدات فرهنگي تركي گرايش پيدا نموده و كمك شاياني نيز به اعتلاي فرهنگ  تركي در منطقه نموده است. علاوه بر شهر قم شهرهاي کرج، ساوه و همدان نيز به عنوان مراکز آشيقي اين منطقه مطرح مي­باشند. به گفته آقاي نصرت­الله زرگر، فعال فرهنگي منطقه شهريار و کرج، هاواهاي اين منطقه شبيه به هاواهاي ساوه مي­باشد. از طرفي مناطقي مانند بيجار و قروه در استان کردستان تحت تاثير موسيقي ترکي استان همدان بوده و همچنين اين محيط مي­تواند نقش حلقه اتصال موسيقي مناطق ترک­نشين مركزي و جنوبي­کشور از قبيل فريدن، چادگان، شهرکرد، سامان، قشقائيه، طوايف ترک استان کرمان با موسيقي استانهاي شمالي آذربايجان ايفا نمايد. از شعراي بسيار تاثيرگذار اين محيط حکيم تيليم­خان ساوه­اي مي­باشد. در كنار حكيم تيليم­خان شعرايي مانند شاه­اسماعيل خطايي، خسته قاسيم، مأذون قشقايي، مهجور خندابي نيز بر اين محيط تأثير نهاده­اند. در مراسم ساليانه­اي که در بزرگداشت حکيم تيليم­خان در روستاي مرغئي ساوه (زادگاه تيليم­خان) برگزار مي­گردد استاداني از تقريبا تمامي مناطق ترک­نشين ايران شرکت مي­نمايند. بزرگاني همچون: دكتر جواد هيئت، پروفسور محمدتقي زهتابي، دكتر محمدعلي فرزانه، دكتر علي كمالي، دكتر گونئيلي، سيدحيدر بيات، حسن دميرچي، غلامرضا بهاري، اسدالله مرداني و  افرادي از ترکمن صحرا و ساير مناطق ايران تابحال در اين مراسم شركت کرده‌اند.

همچنين منطقه­اي کوهستاني به نام قاراقان (خرقان) که بین استانهاي مرکزي، قزوين و همدان تقسيم شده است در اين محيط واقع است. شخصيتهاي فرهنگي ما از قبيل غيبعلي آوجي، دکتر علي کمالي، شاعر اکبرخان رزّاقي، آشيق مسيح­الله رضايي، آشيق کاظم مشهدي و ... از اين منطقه برخواسته­اند. منطقه قاراقان از نظر آب و هوايي و قدمت تاريخي و مناطق باستاني حائز اهميت است. برج­هاي دوقلو در نزديکي آبگرم، علي بولاغي، کوه اينجي­قارا در نزديکي ازبيزان- چيليسبان و آسقين و ... ميتوانند باعث ايجاد جاذبه­هاي توريستي منطقه قاراقان  گردند. پيشنهاد بنده اين است که مجموعه­اي جهت برگزاري مراسم‌های فرهنگي و آشيقي در سطح كشوري و منطقه­اي در آنجا ايجاد گردد. البتّه اين طرح از طرح­هاي اجرا نشده مرحوم دكتر علي کمالي در روستاي بند امير قاراقان ساوه نيز بوده است.
 
 در شهرهاي مهاجرپذير مانند قم و کرج ارتباط ترکهاي مهاجر نواحي شمالي آذربايجان (استانهاي آذربايجان شرقي و غربي و اردبيل و زنجان و ...) با ترکان بومي باعث تقويت اين هنر در اين شهرها شده است.مثلا موسيقي متن آلبوم «کؤرپو» که با صداي شاعر ساوه­اي(براتعلي فتح­الهي) در استريو نواي­دلشده کرج دکلمه شده، توسط آشيق بيژن اسلامي خلخالي نواخته شده است.
 همچنين اشعار شاعر اهل بويين­زهراي قزوين، آقاي درويش بهروان اينانلي، در کرج علاوه بر
 آشيقهاي بومي اطراف کرج مانند آشيق مسيح­الله رضايي، توسط آشيق بيژن اسلامي و ديگران نيز خوانده مي­شود. از نقطه نظر تنوع لهجه­هاي ترکي آذري نيز، اين محيط رنگارنگي زيبايي را دارا مي­باشد: لهجه ترکهاي شاه­سون، ترکهاي غير شاه سون در کنار لهجه باستاني ترکي
 خلجي در ناحيه خلجستان (مابين قم و تفرش) و همچنين لهجه خاص شهرهاي خنداب و شهرستان بهار و نیز روستاهاي اطراف خمين و محلات (شهرها و روستاهاي قورچي­باشي، چنار و ...) تنوع لهجه(ترکي) خاصي به اين محيط داده است.
 
 اشعار و داستانهايي که توسط آشيقهای این محیط خوانده مي­شود عبارتند از:
 داستان کوراوغلو، شاه اسماعيل، اصلي و کرم، سيدي و پري، اسعد نظام، تيليم­خان و مهري، خسته قاسم، مأذون قشقايي، مهجور خندابي، آشيق رضعلي، تورکمان محمود، آشيق رضا بهاري  و ... . در خصوص حكيم تيليم­خان علاوه بر اينكه اشعار پر محتواي ايشان  زينت­بخش مراسم آشيقي بوده، داستان عاشقانه مهري و تيليم­خان نيز توسط آشيقها نقل مي­گردد.
 معمولاً آشيقي كه از تيليم­خان بيشتر بداند، همان قدر استادتر است.
 
 مانند همه جاي آذربايجان، در اين محيط نيز هنر آشيقي نسل به نسل از گذشتگان دور به اين دوره رسيده است. ضمن اداي احترام به آشيقهاي از دنيا رفته( اسماعيل شاهمرادي،
 محمد حسن هنرمند و ...) قابل ذکر است که امروزه آشيقهاي باتجربه نظير:
 استاد مسيح­الله رضايي، استاد گونش(علي رمضاني)، استاد حيدر محمودي، غياث جباري، بالاخان دانش بيات، حسين علي­حسيني، تقي محيط، رمضان باقي، محمدعلي صحرايي در کنار آشيقهاي جوانتري چون: نادر رنجبر، مهدي صدري، علي ولدخاني، کاظم مشهدي، محمد خانکي، اکبر غلامي،حسن دژم و ... نقش به­سزايي در شکوفايي اين هنر اصيل در محيط مورد بحث دارند. طبق نوشته­هاي دكتر قافقازيالي در كتاب ايران توركلري آشيق محيط­لري در اين محيط تعداد چهل آشيق به هنر آشيقي مشغول ميباشند كه با افزودن اسامي جوانهاني كه در سالهاي اخير به اين حرفه روي آورده­اند تعداد آنها به بيش از پنجاه نفر خواهد رسيد. از اشخاصي كه اقدام به معرفي هنر آشيقي و آشيق­ها در اين محيط نموده­اند مي­توان به مرحوم دكتر علي كمالي، مهران بهاري، سيدحيدر بيات، دكتر علي قافقازيالي، جواد دربندي، آشيق گونش(علي رمضاني) و ديگران اشاره نمود. مقالاتي در معرفي شعرا و آشيق­هاي منطقه نيز ازاين قلم در وبسايت­هاي آلمايولو و حكيم تيليم خان منتشر شده است.[5]
 
 کاربردکلمه اوزان در مرغئي:

 آقاي مهرعلي احمدي(در سال 87 پنجاه ساله) از اهالي مرغئي ساکن تهران از قول مادر بزرگ مرحومه­اش خانم گول­صنم که طبع شعري نيز داشته است نقل مي­کند که ايشان در جريان يک موضوع خانوادگي که يکي از پسرانش با دختري ازدواج مي­کند، مرحومه گول­صنم باجي اعتراض خود را به اين ازدواج با سرودن في­البداهه اين دوبيتي ابراز مي­دارد:
 
 ائمميزه اوزان گلير   

پرگاروموز پوزان گلير
 
 ياخچوموزو يامانوموز            
 آسگونلو دفترينده يازان گلير.[6]
 
 آقاي احمدي با نقل موضوع فوق اوزان را "آشوق" معني نمود.[7]
 
 آشيقها معمولا پيام­آورزندگي مي­باشند. هر جا آشيق مي­نوازد آنجا پر است از عشق و عرفان و
 زندگي. آشيقها تمام تجربيات تلخ و شيرين يک ملت را از گذشته­هاي دور به نسل جديد منتقل مي­کنند. گاهي حتي تک مصرعي که از زبان آشيق خارج مي­شود يک دنيا تجربه و حکمت در آن نهفته است:

ائله گئد گلگينن يول اينجيمه­سين.
  با آرزوي رسيدن كليه اوزانهاي ما به آنچه كه مستحقش هستند.
 
 
 
 
 
 --------------------------------------------------------------------------------
 
 [1] - ايران تورکلري آشيق محيط­لري- دوکتور علي قافقازيالي-2006- ارزوروم-  تورکيه- اثر افست يايين ائوي
 
 [2] - در استان تهران علاوه بر مناطق غربي مانند شهريار و ساوجبلاغ و ... در مناطق شرقي مانند فيروزکوه نيز روستاهاي ترک زباني مانند گدوک، توروت، سرانزا و ... وجود دارد. در بخش طالقان نيز روستهايي مانند ميناوند ترک زبانند.
 
 [3] - در استان مرکزي علاوه بر شهرهايي مانند ساوه، شهرستان زرنديه، شازند، کميجان و ... در شهرستانهاي جنوبي استان مانند خمين و محلات نيز روستاهاي بيشمار ترک زبان يافت مي­شوند. مانند روستاي بزيجان محلات، دهستان حمزه لو و بخش قورچي باشي خمين.
 
 [4] - مقاله مسأله آذربايجان به صورت راست و حسيني- سيد حيدر بيات- وب­سايت آلما يولو: www.hbayat.com
 
 [5] - www.hbayat.com و www.tilimxan.blogfa.com
 
 [6] - آسگون(آسقين) نام طايفه­اي در مرغئي مي­باشد.
 
 [7] -  نوروز 1387- نقل از آقاي مهرعلي احمدي-مرغئي-ساوه

ضرب المثل های ترکی استان خراسان رضوی گردآوری و چاپ میشود

توضیح: آقای محمد عرب خدری از محققین شهر ترک زبان درگز(دره گز) در استان خراسان رضوی است. وی ضرب المثل های ترکی خراسان را جمع آوری نموده و در حال آماده سازی برای چاپ می باشد. برای این محقق ارجمند و دیگر ترکی پژوهان خراسان آرزوی سلامتی و موفقیت در تحقیقات خود را می نماییم.

بسم الله الرحمن الرحيم

از سال ها پيش به دنبال جمع آوري ضرب المثل هاي تركي رايج بين مردم و ساكنين ترك زبان شهرهاي درگز ، كلات ، قوچان ، فاروج ، شيروان ، بجنورد ، اسفراين ، سبزوار و نيشابور( شمال خراسان بزرگ) بودم ، درعمل متوجه شدم بعضی از آن ها از نظر ظاهر براي نشر مناسب نيستند و شايد باعث آزردگي خاطر گروهي از خوانندگان گرامي گردد ؛ واين خود ترديدي در اين راه ايجاد كرده بود كه سالها ادامه داشت .

اخيرا مجموعه فرهنگ لغات عاميانه كه نتيجه سالها زحمت استاد بزرگوار محمد علي جمالزاده مي باشد را ديدم و با علاقه بسيار مطالعه كردم ، ترديد ها از فكر و ذهنم زدوده شد ، چرا كه استاد مي فرمايند :

 "مردم به همين كلمات عوامانه علاقه زيادي نشان بدهند و نه تنها از استعمال آن ها پرهيز نكنند بلكه سعي وا فر در استعمال به موقع و به مورد آن ها ابراز بدارند و فراموش ننمايند كه بزرگان ما در تعريف بلاغت فرموده اند:" سخن بليغ آنست كه عوام بفهمند وخواص بپسندند".

 لذا برآن شدم تا نسبت به نشر آنها اقدام و در اختيار علاقمندان قرار بدهم ، شايد از اين طريق بخشي از فرهنگ غني اين خطه كه در حال فراموشي است در دسترس جوانان واهالي فرهنگ دوست منطقه قرار گيرد و سخنان آباء و اجدادمان كه از دلها برخواسته و با تجربيات و گذشت زمان مهر تائيد خورده باقي بماند وفرزندان ما با حفظ زبان مادري آنرا به فرزندان خود منتقل نمايند و اين سخنان ا ز دل برخواسته و بر دل نشسته ، كه دنيائي معني وتجربه را در خود دارند مايه استفاده آنها در مسير پرفراز ونشيب زندگي گردند.

اميد آن دارم كه از راهنما يي هاي ارزشمند خود مرا محروم نفرماييد ، تا با راهنمايي همه عزيزان بتوانيم مجموعه كاملي از مثل هاي ديار تاريخي وارزشمند شمال خراسان را در دسترس مردم خوب آن قرار دهيم .

 براي اينكه خواندن و تلفظ كلمات تركي به درستي انجام گيرد آنها را با حروف لاتين نيز ذكر وسعي كرده ام آوا هاي حروف همان باشند كه در خط انگليسي رايج متداول است.

مثل هائي كه با حرف ( آ ) شروع مي شوند ، در ذيل درج مي گردند ، اميد است با ديده انتقادي به آنها توجه، نظرا ت سازنده خود را در همين وبلاگ يا E-mail  به نشاني mohammad.arabkhedri@yahoo.comمرقوم داريد تا در نوشتار بقيه مثل ها مورد استفاده قرار گيرد، ضمناً مايه مزيد تشكر خواهد بود چنانچه مثل هاي ديگري را كه ميدانيد نيز درج فرمائيد.

 با تشكر فراوان – محمد عرب خدري

آت آلمَميش آخورِني دؤزَتَدَي.

aat aalmamish aakhorini douzatadi.

اسب نخريده آخورش را درست ميكند .

تا كاري نكرده اي در فكر كار پسين مباش .

_______________________________________________________

آتْ بيلَرميدان قَدريني         اِشَّگَ ميدان ياراشمَز

مَرد بيلَر مِهمان قَدرِني     نامَردَه مهمان ياراشمَز

aat bilar meydaan ghadrini                           

eshshaga   meydaan yaarashmaz  

mard bilar mehmaan ghadrini

naa marda mehmaan yaarashmaz

اسب ميداند قدر ميدان را       ميدان زيبنده الاغ نيست

مرد ميداند قدر مهمان را      مهمان زيبنده نامرد نيست

از اين مثل درباره مهمان نوازي استفاده مي شود.

_______________________________________________________

 آتدَن دئوشيب اِشَّگَة مينماق.

Aatdan dousheb eshshaga minmaagh.

از اسب پياده شدن و به الاغ سوارشدن .

از مقامي بالا به جايگاهي پايين تر نزول كردن .

_______________________________________________________

  آتدَن دؤشِب بَن اَصل ونَسب دَن دؤش مَب بَن .

aat dan dousheb ban aslo nasabdan doushmabban .

از اسب افتاده ام  ، از اصل نيفتاده ام .

اطلس اگر خوار شود پاپيچ چاروادار نشود .

اطلس كهنه نه پاتابه کنند.     

_______________________________________________________

آت مينَن آتدَن يِخِلَر .

aat minan aat dan yekhelar .

اسب سوار از اسب مي افتد .

احتمال زمين خوردن سوار كار هست .

املاي نا نوشته غلط ندارد .

كوزه در راه آب كشي مي شكند .

_______________________________________________________

آتَه تَكين .

aata takin .

مثل پدر . مهربان .

_______________________________________________________

آتَه سُفرَه سينين اؤستِندَه اُتِرمَتدي .

aata sofrasinin oustenda otermatdi .

سر سفره پدرش ننشسته .

آدم بي تربيتي است .

ادب ندارد .

_______________________________________________________

آتَه سين نَن بير تؤك بَدَنيندَه يوخدي .

aata sin nan bir touk badaninda yokhdi.

يك مو از پدرش در بدنش نيست .

پدرش آدم با غيرتي بود ولي فرزند نه .

_______________________________________________________

آتَه سينين باشينين قِمَّتِنَه دِيدي .

aata sinin baashinin ghemmatena deydi .

به نرخ سر پدرش مي گويد .

بي نهايت گران فروش است .

_______________________________________________________

آتَه گورَن اوغول ميدان آچَر ، نَنَه گورَن قيز سُفرَه .

aata gouran ogol meydaan aachar nana gouran ghiz sofra .

پسري كه پدر ديده باشد در ميدان جنگ از خود رشادت به خرج مي دهد ودختري كه مادر ديده باشد كدبانوي خوبي خواهد شد .

_______________________________________________________

آتَه مينَن آتَه سينِه تاني مِيدي.

aata minan aatasine taanimeydi .

كسي كه سوار اسب شده پدرش را نمي شناسد .

غرور خاصي دارد .

سواره از پياده خبر ندارد .

_______________________________________________________

آتَه نَنَه نين نَفَسِ چاقانين نَفَسينَه بَنددي .

aata nana nin nafase chaaghaanin nafasena banddi .

نفس پدر ومادر به نفس فرزند بسته است .

_______________________________________________________

آتَه نين چؤرَگينِه حَرام اِتماق

aata nin chouragine haraam etmaagh

نان پدر را حرام كردن .

به كسي گفته مي شود كه در انجام كار هاتوانائي لازم را ندارد

_______________________________________________________

آتَه نين چورَگينِه حلال اِتماق .

aata nin chouragine halaal etmaagh .

نان پدر را حلال كردن .

به كسي گفته مي شود كه در انجام كار ها توانايي دارد .

_______________________________________________________

آتي آتين يانيندَه باغلاسَن رنگ لَري بير اُلمَسَه خوي لَري بير اُلَر. 

aate aatin yaaninda baaghlaasan ranglari bir olmasa khoylari bir olar

اسب را پيش اسب ببندي اگر رنگ هايشان يكي نشود خوي وعاداتشان يكي خواهد شد .

اسب تازي گرببندي در طويله پيش خر ، رنگشان همگون نگردد طبعشان همگون شود _____________________________________________                  

آتِني چاپِرتدي .

aateni chaapertdi.

اسبش را تازاند .

از موقعيتي كه داشت حداكثر استفاده را كرد .

_____________________________________________                  

آتِيِه چاپِرت .

aateye chaapert .

اسبت را بتازان .

حال كه ميدان دست تو است هر كار ميتواني بكن .

_____________________________________________                  

آج آدَم داشَم يِيدي .

aaj aadam daasham yeydi .

آدم گرسنه سنگ هم مي خورد .

براي آدم گرسنه نان هم پلو است .

گرسنه را نان تهي كوفته است .

_____________________________________________                  

آج قارينيم ، دينج قولاقيم .

aaj ghaarinim dinj gholaaghim .

شكمم خالي وگرسنه ولي فكرم آسوده .

هركه بامش بيش برفش بيشتر .

آسوده منم كه خر ندارم    از كاه وجوش خبر ندارم .

_____________________________________________                  

آج قارينَه اَجّي اَيران .

aaj ghaarina ajji ayraan .

شكم خالي ودوغ تلخ !

وقتي نياز كسي برآورده مي شود ولي نه بدرستي گفته مي شود

_____________________________________________                  

آج گَيِرَدي تُخ اُسِّرَدي .

aaj gayeradi tokh osseradi .

آدم گرسنه آروغ مي زند وآدم سير مي گوزد .

بيان تفاوت افراد سير وگرسنه .

_____________________________________________                  

آجي يَم خدايِه واردي .

aajiyam khodaaye vaardi .

گرسنه هم خدايي دارد .

خداروزي رسان است .

_____________________________________________                  

آجين ايمانِه يوخدي .

aajin imaane yokhdi.

شكم گرسنه ايمان ندارد .

با گرسنگي قوّت پرهيز نماند .

_____________________________________________                  

آچِق آغِز آج قا لمَز .

aachegh aagez aaj ghaalmaz .

روزيِ هر كس مي رسد .

هر آنكس كه دندان دهد نان دهد .

_____________________________________________                  

آختَرَن تا پَر

aakhtaran taapar .

جوينده يابنده است .

هر كه جويا شد بيابد عاقبت . (مولوي ) .

_____________________________________________                  

آخوند باشلَمَميش ......... خانِم باشلَه دي .

aakhond baashlamamish ……khaanem baashladi.

هنوز آخوند شروع نكرده ...... خانم شروع كرد .

وصف حال كساني كه هنوز آخوند روضه را شروع نكرده گريه را سر مي دهند .

هنوز مطلبي كاملاًبيان نشده شخصي شروع به اظهار نظر مي كند .

_____________________________________________                  

آدَم آچيق ئوزَه گَله دي نَه آچيق قاپِيَه .

aadam aachegh ouza galadi na aachegh ghaapeya .

آدم به روي باز مي آيد نه درباز .

اگر كسي به خانه كسي مي رود بخاطر چهره خندان و روي گشاده اواست نه بخاطر درب با زش .

_____________________________________________                  

آدم ايكّي دَفعَه دنيايَه گَلمِيدي .

aadam ikki dafa donyaaya ghalmeydi .

آدم دو بار به دنيا نمي آيد .

نيابد هيچكس عمر دوباره .

_____________________________________________                  

آدَم پولي تاپَه دي ، پول آدَمِه تاپمِيدي .

aadam  pole taapade pol aadame taapmeydi .

آدم پول را پيدا مي كند نه پول آدم را .

زبهر تو دولت ، نه تو بهر دولت  . (عنصري ).

_____________________________________________                  

آدَم تَكين .

aadam takin .

مثل آدم . مودب است .

_____________________________________________                  

آدَم كه ايكّي دَفعَه ئولمِيدي .

aadam ke ikki dafa oulmeydi .

آدم دو بار نمي ميرد .  

خوش باش و روزگار را خوش بگذران

_____________________________________________                  

آدَم كيچيگ ليقدَن بِهوك ا ُلَدي .

aadam kichik lighdan behok oladi .

انسان از كوچكي بزرگي وفروتني راياد مي گيرد .

براي رسيدن به مدارج بالاتر تحمّل كوچكي كردن وحتي تحقير هم لازم است .

_____________________________________________                  

آدَم گِدَر آد قا لَر .

aadam gedar aad ghaalar .

انسان مي رود و نامي از او به يادگار مي ما ند .

نام نيكو گر بماند زادمي    به كزو ماند سراي زرنگار

_____________________________________________                  

آدَم گَرَك آغزِنَه گؤرَه لُقمَه گؤتَرسِن .

aadam garak aaghzena goura loghma goutarsen .

انسان بايد به اندازه دهانش لقمه بردارد .

بگيرلقمه كه اندازه دهان باشد .

آدم بايد به اندازه دوكش پنبه بردارد .

_____________________________________________                  

آدميزاد خام سؤت ايچَندي .

aadamizaad khaam sout ichandi .

آدميزاد شير خام خورده است .

انسان جايز ا لخطاست .

_____________________________________________                  

آدميزاد قَنَت سيز قوشدي .

aadamizaad ghanat siz ghoshdi .

آدميزاد مرغ بي بال است . هرلحظه جايي است .

_____________________________________________                  

آدميزاد گؤل دَن نازِّي، داش دَن بَرْكدي .

aadamizaad gouldan naazzey daashdan barkedi .

آدميزاد از گل نازكتر واز سنگ محكمتر است .

آدم آه است ودم .

_____________________________________________                  

آدي مَنيم دادي سَنين .

aade manim daade sanin .

به نام من ولي به كام تو .    زحمتش را من بردم و لذتش را تو

_____________________________________________                  

آدين چِخَنَه گؤزين چيخسِن .

aadin chekhana gouzin chekhsen .

بجاي اين كه اسمت دربيايد ومشهور شوي بهتر است چشمت در بيايد .

در گمنامي بودن بهتر است .

_____________________________________________                  

آرام آتين يامان تَپِشي واردي .

aaraam aatin yaamaan tapeshi vaardi .

اسب آرام لگد هاي سختي دارد .

به سكوت من توجه نكن روي ديگر و شلوغي هم دارم .

_____________________________________________                  

آز اُلسِن  ، ناز السِن .

aaz olsen naaz olsen.

اندك باشد وناز باشد .

كميت مهم نيست كيفيت مهم است .

_____________________________________________                  

آز بيلَن آز چَكَر.

aaz bilan aaz chakar .

كسيكه كم مي داند مشكلات كمتري هم دارد.

آسوده منم كه خرندارم .

هركه بامش بيش برفش بيشتر .

_____________________________________________                  

آز دانيش ، ناز دانيش .

aaz daanish naaz daanish .

كم گوي وگزيده گوي چون در .

_____________________________________________                  

آست و اؤستِيِه گؤرِپ بَن .

aasto ousteye gourepban .

زيرو رويت را ديده ام .

تورا خوب مي شناسم خودت را تعريف نكن .

_____________________________________________                  

آسمان نَن بؤرك ياغسَه بيري بيزيم باشِمِزَه دؤشمَز .

aasmaan nan bourk yaaghsa biri bizim baashimeza doushmaz.

اگر از آسمان كلاه ببارد يكي به سر ما نخواهد افتاد .

آدم بد شانسي هستم .

الهي بخت برگردد ازاين طالع كه من دارم .

_____________________________________________                  

  آسمان يِرَه گَلمِيدي .

aasmaan yeara galmeydi

آسمان به زمين نمي آيد .

اگر اين كاررا براي من انجام دهي كار عظيمي نكرده اي .

_____________________________________________                  

آسمانين گؤتِن نَن دؤشِپدي .

aasmaanin goutennan doushepdi

از كون آسمان افتاده است .

خودرا بزرگتر از آنچه هست مي پندارد .

_____________________________________________                  

آشّاغَه دَ ا ُتِرمِيدي يوخاري دَ يِرتاپمِيدي .

aashshaaghada otermeydi yokhaarida yer taapmeydi .

پايين مجلس نمي نشيند در صدر هم جا پيدا نمي كند .

صدر مجلس جايش نيست .

_____________________________________________                  

آشپَز كه ايكّي اُلدي آش يا شُر اُلَر يا دؤز سيز .

aashpaz ke ikki oldi aash yaa shor olar yaa dozsiz.

آشپز كه دو تا شد آش يا شور مي شود يا بي نمك .

_____________________________________________                  

آش قاپِيَه يولداش .

aash ghapeya yoldaash .

آش تا دم در همراه است .

آش غذاي سبكي است وزود هضم مي شود .

_____________________________________________                  

آش قا لدي دَلي يَه .

aash ghaaldi daliya

در جاييكه غذا زياد است وآدم پر خور و حريصي ميدان دار شده است و به سرعت مي خورد مي گويند  .

_____________________________________________                  

آشنا آشنا چيخدي اُجاقين باشينا .

aashenaa aashenaa chikhdi ojaaghin baashina .

در كمال نا آشنايي خود را آشنا جا زدودر صدر هم نشست .

كنايه از آدم پررو .

_____________________________________________                  

آش يِمَه ميش آغزيميز ياندِي .

aash yemamish aaghzimiz yaandi .

آش نخورده ودهن سوخته .

كار بدي نكرده ام ولي مجازات شدم .

_____________________________________________                  

آغ تؤكدَن خجالت چَك .

aagh toukdan khejaalat chak .

از موي سفيد خجالت بكش .

حرمت پيران را نگهدار .

_____________________________________________                  

آغ تؤكِي نَن خجالَت چَك .

aagh toukeynan khejaalat chak .

از موي سفيدت خجالت بكش .

وقتي فرد مسني كاري كه درشان او نيست انجام مي دهد مي گويند .

_____________________________________________                  

آغدَن قرَه يَه اَل وور مِيدي .

aagh dan gharaya al vormeydi

دست به سياه و سفيد نمي زند .

آدم تنبلي است .

_____________________________________________                  

آغريقي گِتسين چِشّي گِتمَسين.

aaghrighi getsin cheshshi getmasin .

دردش برود بادش نرود .

آلت مردي را زنبور گزيده بود ،او از درد فرياد مي كشيد ، زنش ميگفت : دردش برود بادش نرود .

_____________________________________________                  

آغري مِيَن باشَه دَستمال باغلَه ميدِلَر .

aaghri meyan baasha dastmaal baaghlameydelar.

 سري را كه درد نمي كند دستمال نمي بندند .

ميفكن بر سر بي درد خود زفت .

درموضوعي كه به تو مربوط نيست دخالت نكن و براي خود درد سر درست نكن .

_____________________________________________                  

آغِزدَن دؤشدي .

aaghez dan doushdi .

از دهن افتاد . غذا سرد شد .

_____________________________________________                  

آغِز يانديرَن آشي گؤز تانير .

aaghez yaandiran aashi gouz taanir .

آشي كه دهان را مي سوزاند چشم تشخيص مي دهد .

مسئله خطرناك قابل تشخيص است .

_____________________________________________                  

آغزي بي مَزَه .

aaghzi bimaza.

دها نش بي مزه است .

به زناني كه ويار دارند مي گويند ، ويا زنا ني كه احساس مي كنند حامله شده اند .

_____________________________________________                  

آغزي سؤتين ايسِّنِه وِرَدي .

aaghzi souten isseni veradi .

دهانش بوي شير مي دهد .

هنوز كم تجربه است .

_____________________________________________                  

 آغزي گؤلماقدَن ييغيشمِيدي

aaghzi goulmaaghdan yighishmeydi .

د ها نش از خنده جمع نمي شود .

زياد مي خندد .

_____________________________________________                  

آغزيندَه سؤز قالمِيدي .

aaghzinda souz ghaalmeydi .

حرف در دهانش نمي ماند .

دهن لق است .  راز دار نيست .

_____________________________________________                  

آ غزي نَن چيخَن يَخَه يِ تؤتَر .

Aaghzeynan chikhan yakhaye toutatar.

آنچه كه از دهانت خارج مي شود يقه خودت را مي گيرد .

 اگر براي ديگران خير بخواهي ، خير به تو ميرسد وا گر شر آرزو كني شر به تو خواهد رسيد .

نفرين كردن به ديگران امر درستي نيست .

_____________________________________________                  

آغزيني پوخ نَن ايشلَتديلَر .

aaghzini pokh nan ishlatdilar .

دهانش را با گُه ساخته اند .

آدم بد دهني است .  فحاشي مي كند .

_____________________________________________                  

آغزي نين سووي ني يؤتَه بيلميدي .

aagzinin sovini youta bilmeydi .

آب دهنش را نمي تواند قورت بدهد .

آدم بي دست و پايي است .

_____________________________________________                  

آغزِيِه آچَي، اُخِب بَن .

aaghzeye aachay okhebban .

تا دهان باز كني منظورت را فهميده ام .

_____________________________________________                  

آغزِيِه گؤلماقَه ، گؤتِيِه اُسِّرماقَه آموختَه اِتمَه .

aaghzeye goulmaagha gouteye ossermaagha aamokhta etma .

دهنت را به خنده وكونت را به گوزيدن عادت مده .

سعي كن آدم سنگين وبا وقاري باشي .

_____________________________________________                  

آغزي ياريق ايتِه اُخشِيدي .

aaghzi yaaregh ite okhsheydi .

سگ دهن دريده را مي ماند .

آدم نا سزا گويي است .

_____________________________________________                  

آغ قويون ، قَرَه قويون ، آلِّمِه هايِردَه قويوم .

aagh ghoyon ghara ghoyon aalleme haayerda ghoyom .

گوسفند سفيد ، گوسفند سياه ، پيشاني ام را كجا بگذارم .

نماز را بي توجه وبا عجله خواندن .

_____________________________________________                  

آغ كؤينَك نَن گِدَر ،كَفَن نَن چيخَر .

aagh kouynak nan gedar kafan nan chikhar .

با پيراهن سفيد مي رود وبا كفن خارج مي شود .

به دختران كه به خانه بخت مي روند مي گويند .

_____________________________________________                  

آغ گؤتَه قَرَه ياماق .

aagh gouta ghara yaamaagh .

كون سفيد ووصله سياه .

كنايه از وصله ناجور .

در كنار هم بودن دو شخص نا متناسب .

------------------------------------------------------------------

آغ گؤن آغارتَر ، قرَ ه گؤن قَرَل تَر .

aagh goun aaghaartar ghara goun gharaltar .

روزگار خوب انسان را سر حال مي كند وروزگار سياه انسان را سياه وبيچاره مي كند .

_____________________________________________                  

آغ گؤنْ قَرَه گوني ياددَنْ چيخَرَر.

 goun ghara gouni yaad dan chikharar  aagh

روز سفيد روز سياه را از ياد مي برد .

با فرا رسيدن گشايش در كار ها ، غم ها فراموش مي شوند .

_____________________________________________                  

آغير داشِيِه يونگِل اِتمَه .

aagher daasheye youngel etma .

سنگ وزينت را سبك مكن .

پا در مياني نكن چون ممكن است به حرف تو گوش ندهند وسنگ روي يخ شوي .

_____________________________________________                  

آغي قَرَدَن فَرق وِرَدي .

aaghi gharadan fargh veradi .

سفيد را از سياه تشخيص مي دهد .

چيزي سرش مي شود .

_____________________________________________                  

آغي قَرَدَن فَرق وِرمِيدي .

aaghi gharadan fargh vermeydi .

سفيد را از سياه تشخيص نمي دهد.

چيزي نمي فهمد .

_____________________________________________                  

آغين آدي وار، قَرَه نين دادي .

aaghin aadi vaar gharanin daadi.

سفيد اسم دارد، سياه مزه .

حالا كه رسيد به سبزه هرچي بگي مي ارزه .

_____________________________________________                  

آفتافا گؤتَر ماق .

aaftaafaa goutarmaagh .

آفتابه برداشتن .

كنايه از زير قول زدن .

_____________________________________________                  

آفتافا گؤرمِيَن گؤت قورِل لِيدي .

aaftaafaa gourmeyan gout ghorelleydi .

كوني كه آفتابه نديده قارو قور مي كند .

كنايه از آدم نديد وبديد ،چنين آدمي وقتي به نوايي مي رسد خود را مي بازد .

_____________________________________________                  

آفتافا نين چؤرنَيِن نَن گَلَن تَكين .

aaftaafaanin chournayen nan galan takin .

مثل آبي كه از لوله آفتابه مي آيد .

مثلا : ........ خون از رگش بيرون مي زد .

آب چشمه به اندازه آبي بود كه از........................... مي آيد .

_____________________________________________                  

آلتي گؤني بير دَروازَه دَن كِچَلْلَر ، ايكّي قَيِنْ خاتِني يُو .

aalti gouni bir darvaazadan kechallar ikki ghayen khaatini yo .

شش هوو از يك دروازه عبور مي كنند ،دو جاري نه .

رقابت و چشم وهم چشمي بين جاري ها بيشتر از هوو ها است .

_____________________________________________                  

آلتي آيليق دوغِلِتدي .

aalti aayligh dogheletdi .

شش ماهه زاييده شده است .

شش ماهه به دنيا آمده است .

آدم عجولي است.

_____________________________________________                  

آلتي آيلِق سَن ؟

?aalti aayligh san  

مگر شش ماهه به دنيا آمده اي ؟

چرا در كارها عجله مي كني ؟

_____________________________________________                  

آلدَه يازيلَن پوزِلمَز .

aalda yaazilan pozelmaz .

چيزي كه در تقدير انسان است عوض نمي شود .

_____________________________________________                  

آلما تَكين اُيناتمَلي .

aalmaa takin oynaatmali .

مانند سيب بازي دادني است .

در مورد دختران نورسيده استفاده مي شود .

_____________________________________________                  

آند اُلسِن مكََه يَه ، داغِه گَلِم تَكَه يَه .

aand olsen makkaya daaghe galem takaya .

قسم به خانه خدا كه ديگر هوس بارداري نكنم .

معمولا زنان در زمان تحمل مشكلات بارداري اين مثل را به زبان مي آورند .

( تكَ يَه گَلماق = بروز ميل جنسي در بز )

_____________________________________________                  

آيدَن ايلدَن بير بازَر ، اُيَم اؤرَگيم آزَر .

aaydan ildan bir baazar oyam ouragim aazar .

چيزي كه مدت ها در آروزويش بوده اي به دست مي آوري تازه متوجه مي شوي كه چيز جالبي نبوده است ، وخواسته هايت را تامين نمي كند.

_____________________________________________                  

آيري خَلقين سيكي نَن كؤرَكَن اُلَه بيلمِي سَن .

aayri khalghin sikey nan kourakan ola bilmeysan .

با كير ديگران نمي تواني داماد شوي .

براي انجام كارهاي مهم بايد از خودت مايه بگذاري .

_____________________________________________                  

آيري سينين اُجاقِندَه گؤتِني ايسِّتماق .

aayrisinin ojaaghenda gouteni issetmaagh .

در اجاق ديگري ماتحت خود را گرم كردن .

نوكري ديگران را كردن .

چاپلوسي كردن .

_____________________________________________                  

آيري سينين اَ لِي نَن ايلان تؤتماق .

aayri sinin aley nan ilaan toutmaagh .

به دست ديگري مار گرفتن .

_____________________________________________                  

آيَه دِيدي سَن چيخمَه مَن چيخيب بَن .

aaya deydi san chikhma man chikhibban .

به ماه مي گويد تو طلوع نكن من طلوع كرده ام .

به آدم هاي  واقعا خوشگل مي گويند .

به طعنه به آدم هاي بد قيافه هم مي گويند .

قایناق: http://www.arabkhedri.blogfa.com

تیلیم خان آدی آزربایجاندا یئرلر اوستونده/ اسدالله امیری

اولو تانری آدی ایله

حکیم تیلیم خان آدی آزربایجانین بعضی بؤلگه لرینده یئر آدی دیر. بو آدلار من ایندی یه دک اؤیریندیگیم قدر بونلاردیر:

۱- تیلیم خان گدیگی: مرکزی استانین ساوا (ساوه)شهرینین نوواران(نوبران) بخشینین، قوپایا(کوهپایه) دهستانیندا مرغئی یئیلاقلاری و سنگک کندینین آراسیندا بیر گدیک آدی دیر.

۲- تیلیم خان کندی(تلم خان): شرقی آزربایجان استانین سرسکند(هشته ری= هشترود) شهرینین نظرکهریزی بخشینین بیر کندین آدی دیر.

۳- تیلیم کندی(تلیم کندی): شرقی آزربایجان استانینین میانه شهرینین مرکزی بخشینین کله بوز غربی دهستانیندا بیر کندین آدی دیر.

۴- تیلیم خان(تلیم خان) علیا و سفلی کندلری: غربی آزربایجانین ماکو (داش ماکی)شهرینین مرکزی بخشینین چایپاسار جنوبی دهستانیندا ایکی کندین آدلاری دیر( تیلیم خان علیا و سفلی).

قایناقلار: http://www.sci.org.ir

http://www.westadoe.ir

درخشش مخترع همدانی در جشنواره های بین المللی

همدان ـ خبرنگار روزنامه جمهوري اسلامي : درخشش يك جوان فامنيني در چند نمايشگاه بين المللي اختراعات و نوآوريها با تحسين بسياري از صاحب نظران داخلي و خارجي مواجه شده است .
علي خلج جوان 24 ساله فامنيني « همدان » كه به زادگاهش عشق مي ورزد اين روزها مدال ها و نمونه اختراعات خود را در نمايشگاه بزرگ گلبرگ مهر (سه دهه شكوفايي استان همدان ) در معرض ديد قرار داده و نظر شمار قابل توجهي از بازديد كنندگان اين نمايشگاه را به خود جلب كرده است .
خلج ساعتي وقت خود را در اختيار خبرنگار ما قرار داد و در خصوص چند اختراع خود گفت : از دوران كودكي به كارهاي جديد و نوآوريها علاقمند بودم و وقت خود را صرف اينگونه كارها مي كردم .
وي ساخت اسلحه هوشمند را يكي از اختراعات ثبت شده خود بيان كرد و گفت : اين اسلحه هوشمند قابليت پرتاب فشنگ استراق سمع را دارد و با برد دو كيلومتري خود مي تواند با دادن برنامه به آن هر جنبنده اي را هدف قرار دهد.
علي گفت : اين اختراع در سال 2008 سه مدال طلا در جشنواره هاي بين المللي روسيه روماني صربستان را به خود اختصاص داد و سه ديپلم افتخار هم به بنده دادند.
وي خاطرنشان ساخت اختراع وي داراي تاييديه علمي از سازمان صنايع دفاع مي باشد.
خلج سمپاش بادي با تلمبه هاي كيسه اي نصب شده در كف كفش را يكي ديگر از اختراعات كاربردي خود معرفي كرد.
او در اين خصوص به خبرنگار ما گفت : با اين اختراع موتور بنزين از بدنه سمپاش حذف شده و كيسه هاي بادي نصب شده به كفه كفش جايگزين آن شده و فشار هواي مورد نياز سمپاش را تامين مي كند.
خلج افزود : شخص استفاده كننده در حين سمپاشي با راه رفتن نيرويي بر روي تلمبه ها وارد مي كند كه در نتيجه تلمبه ها ايجاد باد كرده و باد از طريق شيلنگها و رابط وارد مخزن شده سمپاش را تحت فشار قرار داده و مايع از فواره پاشش مي كند.
وي كم هزينه بودن قابل حمل بودن به تمامي مزارع و باغات صعبوالعبور و عدم نياز به سوخت و هزينه هاي نگهداري را از مزاياي اين اختراع خود بيان كرد و يادآور شد : اين اختراع نيز به نام وي ثبت شده است و آذرماه امسال در نمايشگاه بين المللي اختراعات كره جنوبي برنده مدال طلا شد و علاوه برآن از دست رئيس جمهور اين كشور لوح تقدير گرفت .
اين جوان خوش ذوق فامنيني ساخت پوتين هوشمند با قابليت شناخت مين از شعاع 3 متري را از ديگر اختراعات خود نام برد .
خلج در اين خصوص نيز گفت : اين كفش كاربرد خوبي در صنايع نظامي و حفاظت از جان انسانها در برابر مين دارد.
بگفته وي اين اختراعش نيز برنده جايزه بهترين اختراع نمايشگاه بين المللي صربستان به همراه مدال طلا در سال 2008 شده است .
از خلج درباره دعوت از وي از سوي ديگر كشورها سئوال شد كه گفت : از دانشگاههاي خارجي پيشنهاداتي براي ادامه تحصيل داشته ام اما مايل به ادامه تحصيل در رشته برق و الكترونيك در كشورم هستم ايران را دوست دارم و مي خواهم در خدمت كشورم باشم .
وي در خصوص انتظارش از مسئولان نيز گفت : البته حمايت از نخبگان نسبتا خوب است اما بايد بيشتر و هدفمندتر گردد.
علي خلج چهار خواهر و برادر دارد و هم اكنون ساكن فامنين يكي از بخشهاي شهرستان همدان است .
فامنين در 45 كيلومتري شمال مركز استان همدان واقع شده است و كشاورزي اصلي ترين شغل مردم اين بخش است .

منبع: http://www.jomhourieslami.com/1387/13871129/13871129_jomhori_islami_17_vigeh.HTML

توضیح: فامنین یکی از بخشهای شهرستان همدان میباشد که در شرق استان همدان با بخش نوبران ساوه هم مرز است. خود اهالی آن را پاممولو مینامند. زبان پاممولو نیز مانند اکثر مناطق استان همدان ترکی میباشد.

فرهنگ مردمان بومی استان تهران

توضیح مدیر وبلاگ: در استان تهران علاوه بر مناطق غربی مانند شهریار و ساوجبلاغ و ... در مناطق شرقی مانند فیروزکوه نیز روستاهای ترک زبانی مانند گدوک، توروت، سرانزا و ... وجود دارد. در بخش طالقان نیز روستاهایی مانند میناوند ترک زبانند.

مراسم طلب باران در ملارد قدیم:

در زماني که نيامدن باران مردم را نگران مي…ساخت، اشعاري ساده و بي بيرايه به زبان فارسي يا ترکي توسط زنان ملارد زمزمه مي…شد که عموماً با انجام کارهاي روزانه همچون پختن نان، شير دوشي گوسفندان، نظافت خانه، پختن نان و آماده نمودن غذاي اهل منزل همراه بود. اين اشعار اکنون از خاطره…ها رفته و به فراموشي سپرده شده است. از جمله سروده هايي که همراه با انجام کارهاي روزانه بمانند دعا خوانده مي شده:

تانـري بيـزه لطف ايله
ياغيشده يوخ، وار ايله
قوجـه‌لره  عمـور ور
جوان‌لري شاد ايله
بيز بنده…يوخ، گنهکار
اوشاقلارا رحم ايله

 [ترجمه: خدايا به ما لطف کن؛ باران نيست، هوا را باراني کن؛ به پيران عمر طولاني بده؛ جوانان را شاد کن؛ ما بندگان گنهکاري هستيم؛ اما تو به کودکان ما رحم کن].
منبع: http://www.siyamek.blogspot.com/

مطالبی در خصوص فرهنگ و گردشگری استان قم

بی شک پرجاذبه ترین بخش مذهبی قم وجود اماکن متبرکه بارگاه حضرت معصومه( سلام الله علیها) و مسجد جمکران میباشد. در کنار جاذبه های مذهبی، شهر و استان قم دارای جاذبه های کثیر فرهنگی نیز میباشد که به بخشی از آنها اشاره میشود:

۱- موسیقی و ادبیات: موسیقی بومی قم را موسیقی آشیقی تشکیل میدهد. هم اکنون چهار استریو در قم در بخش موسیقی آشیقی فعالیت مینمایند: استریو خیام- استریو ائل سئون(شباهنگ- دو شعبه) و استریو عشایر. آشیقهای مشهوری نیز با استریوهای مذکور همکاری مینمایند. شهر قم موطن بسیاری از شعرا و نویسندگان ترک زبان نیز میباشد.

۲- اماکن تاریخی و گردشگری قم

آرامگاه هاى تاريخى

آرامگاه فتحعلى شاه: در قسمت شمالی صحن عتيق قرار دارد و در زمان وى احداث و تزئين شده است . ( 1245 ﻫ.. ق )

آرامگاه محمد شاه: در ضلع غربی صحن عتيق و در ورودی مسجد بالاسر واقع شده است .

آرامگاه مستوفى: در ضلع شمال شرقی صحن عتيق ، قرار گرفته است . اصل بنای اين آرامگاه که مربوط به پدر مستوفی الممالک می باشد ، از شاه بيگم صفوی است و در سال 1345 ﻫ . ق به دست فتحعلی شاه تعمير و تزئين شده است .

مقبره مهد عليا: کمی آن سوتر از آرمگاه محمد شاه قرار گرفته است.

آرامگاه شاه عباس دوم: در جنوب غربی حرم واقع شده و از لحاظ معماری داری جلوه ای جالب و زيبا است .

آرامگاه شاه سليمان و شاه صفى: در محل موزه آستانه قرار گرفته است . در داخل اين بنا کتيبه ای به تاريخ 1107 ﻫ . ق باقی مانده است .

آرامگاه على بن بابويه: متعلق به پدر شيخ صدوق متوفی 329 ﻫ . ق بوده و در خيابان ارم مقابل شيخان واقع شده است .

مقابر گنبد سبز: اين مجموعه که در انتهای خيابان چهارمردان واقع شده است حاوی سه گنبد به شرح زير است :

1. گنبد اول: جنوبی ترين گنبد باغ محسوب می شود و مربوط است به مقبره خواجه اصيل الدين که نيای بزرگ خاندان صفی می باشد . فرزند خواجه اصيل الدين ، به نام خواجه علی اصيل نيز در اين مقبره مدفون است .

2. گنبد دوم: مقبره خواجه علی صفی می باشد . ساير مقابر موجود تحت اين گنبد عبارتند از :

الف : مقبره خواجه جمال الدين

ب : امير جلال الدين

ج : خواجه عماد الدين محمود قمی

3. گنبد سوم: صاحب اين مقبره به علت تخريب کتيبه تاريخی آن ناشناخته می باشد .

آرامگاه پروين اعتصامى: اين شاعر نامدار که يکی از سرآمدان شعر معاصر است ، در سال 1330 ش در سن 35 سالگی درگذشت و در يکی از حجره های صحن جديد حرم مطهر به خاک سپرده شد .

****************************************

خانه هاى قديمى استان قم

بيت النور: در محله ميدان مير واقع در خيابان عمارياسر يكى ازمدارس علميه قم به نام مدرسه مباركه ستيه واقع است كه حضرت فاطمه معصومه (س) در دوران اقامتشان درقم - يعنى در فاصله ورود تا وفاتشان - در اين مكان كه همان منزل موسى بن خزرج بوده به سر مى برده اند و دوران هفده روزه نقاهت وبيمارى خود را در آن جا گذرانيده اند و براى ايشان در آن مكان محرابى است كه درآن عبادت مى كرده اند و اكنون محّل زيارت زائران است .

خانه حضرت امام خمينى (ره): منزل حضرت امام خمينى (ره) واقع در محله يخچال قاضى قم ، خيابان معلم ، با ساختمانى دواشكوبه شامل زيرزمين و طبقه همكف است . حياط ساختمان در قسمت جنوبى قرار گرفته و در جهت هاى شمال شرقى آن فضا هاى سرپوشيده قرار دارند . استقرار فضا ها به گونه اى است كه پلكان ميانى ، ساختمان را به دو بخش بيرونى ( درب شرق ) اندرونى و ( درب غرب ) تقسيم مى كند . تالار سمت شرقى محل جلسات و مراجعات حضرت امام (ره) در دهه هاى گذشته بوده است . از شواهد ساختمانى و معمارى بنا پيداست كه تاريخ ساخت آن اوايل قرن حاضر است . اين ساختمان در حدود سال 1335 توسط حضرت امام خمينى (ره) خريدارى و تا سال 1343 توسط معظم له مورد استفاده بوده است . هم اكنون نيز به عنوان يادمان تبرك شده از حضرت امام خمينى (ره) روزانه بازديدكنندگان فراوانى از سراسر جهان دارد . همچنين مراسم مذهبى در مناسبت هاى مختلف در آن برگزار مى شود .

خانه حاج قلى خان: اين بنا متعلق به اواخر دوره قاجار بوده و بيش از 120 سال قدمت دارد و امروزه محل اداره ميراث فرهنگی می باشد .

خان زند ( حاج على خان ): اين خانه در جنب خانه حاج قلی خان واقع شده است و خصوصياتی مشابه آن را دارا می باشد . اين خانه دارای سه بخش شاه نشين تابستانی ، شاه نشين زمستانی و بخش مربوط به خدمه می باشد .

خانه ملا صدرا: اين خانه در غرب روستای کهک و در محله چال حمام ، واقع شده است . اين خانه مربوط به دوره صفويه بوده و امروزه قسمت عمده آن تخريب شده و فقط اتاقی از آن ، باقی مانده است .

****************************************

پل هاى قديمى

پل حوض سلطان: اين پل در سال 1262 ﻫ . ق و به دستور علی اصغر خان اتابک بر روی رود مسيله ساخته شده است .

پل دلاک: اين پل 153 متر طول و 6 متر عرض و 18 دهانه داشته و در زمان صفويه بر روی رود ( قره سو ) زده شده است .

پل عسگر آباد: اين پل در کنار کاروانسرای عسگر آباد و در 21 کيلومتری شمال قم جاده علی آباد ـ منظريه بر روی رودخانه قمرود ساخته شده است .

پل شکسته: اين پل در شرق پل دلاک و در معبری بسيار قديمی که اصفهان را به ری متصل می کرده واقع شده است .

پل کاج: اين پل با 245 متر طول و 13 دهانه در دوران صفويه و در مسير ورامين - قم ساخته شده است . فاصله اين پل و پل دلاک ، 6 کيلومتر است .

پل کنار گرد: اين پل در دوران صفوی بر روی رودخانه قره سو و در 10 کيلومتری جنوب کنار گرد احداث شده است و دارای 12 دهانه به صورت قرينه می باشد .

****************************************

قلعه های قديمی استان قم

قلعه سام آباد: اين قلعه 76 متر طول و عرض دارد و در چند کيلومتری روستای قمرود واقع شده است . آثار اين قلعه هنوز پای برجاست .

قلعه قرمز: اين قلعه دارای 115 متر طول و 112 متر عرض می باشد . در شمال کاروانسرای حوض سلطان ، به وسيله خشت و با اهداف نظامی ساخته شده است .

قلعه قمرود: قمرود دارای دو قلعه می باشد که يکی از آن ها قديمی و مربوط به دوران صفوی و ديگری جديد بوده و به دست مهندس الممالک ساخته شده است .

قلعه گلى: اين قلعه در شمال شرقی روستای محمد آباد کاج و در کنار قلعه سنگی محمد آباد ديده می شود . آثار اين قلعه ، حکايت از آن دارد که اين بنا پيش از اسلام نيز وجود داشته است .

از ديگر قلعه های بازمانده استان قم ، می توان به موارد زير اشاره کرد :

قعله زار بلاغ : درگردنه علی آباد

قعله طغرود : در روستای طغرود

قلعه جمکران : در روستای جمکران

قلعه جک : در روستای نويس

قلعه سيرو : در بخش کهک

قلعه قنبر علی : در شرق روستای قمرود

قلعه وتوس کهندان : در بخش خلجستان

شيرين قلعه : در جنوب شرقی قمرود

قلعه ملک آباد : در شرق روستای قمرود

قيز قلعه سی جمکران : در سمت جنوب باخترى جمكران قلعه بزرگى بر روى يكى از مرتفع ترين نقاط مجموعه كوه هاى اين منطقه قرار گرفته كه به قيز قلعه سى شهرت دارد و مابين شهر قم و روستاى جمكران قرار گرفته است. خصوصيات بارز قلعه هاى موجود دررشته كوه هاى البرز دراين قلعه مشخص است. نوع معمارى، مصالح و تكه سفال هاى سطحى اطراف قلعه نشانگر تاريخ قرن ۷و ۸ است ولى آثارى نيز وجود دارند كه مى توانند به دوره هاى قديمى تر مربوط شوند. به عنوان نمونه يك بناى گنبدى شكل برروى تپه شمالى وجود دارد كه يادآور معمارى قبل از اسلام است. باتوجه به شرايط و موقعيت خاص قلعه در منطقه؛ مى توان تصور كرد كه دوره حيات آن بسيار طولانى بوده است. بديهى است قلعه ياد شده در دوره تاريخى مورد استفاده بوده و شواهدى از استقرار دوره تاريخى قابل مطالعه است. اغلب دژهاى كوهستانى رشته البرز در نقاطى ساخته شده اند كه تسلطى برجلگه هاكه مراكز اصلى شهرنشينى است، نداشته اند و اغلب رشته كوهى حدفاصل ميان دژنشينان و شهرنشينان بوده است. در مورد اين قلعه نيز مى توان تصورنمود كه نزديك ترين منطقه مسكونى در جلگه هاى اطراف جمكران كنونى قرار داشته است. داخل باروى اصلى دژ اتاق هاى متعدد براى دژنشينان و بناهايى براى انبار ساخته شده كه مانند ديگر قلعه هاى كوهستانى ايران و برخلاف قلعه هاى جلگه اى شكل هندسى منظمى ندارند. آب بيشتر دژهاى كوهستانى از آب باران و برف را به آب انبارها هدايت مى كرده  است.

****************************************

مکان های تاریخی استان قم

تپه صرم: تپه صرم درحدود 15 كیلومتری جنوب شرقی جاده كاشان در بخش كهك حد فاصل میان راه روستای خورآباد و صرم قراردارد . این تپه پشته ای طبیعی از رسوبات شنی به طول 192 ، عرض 115 و ارتفاع 60/5 متر است كه نزدیك محوطه استقراری شمشیرگاه قرار دارد .

قره تپه قمرود: قره تپه قم رود در ۲۳ كيلومترى شمال شرقی استان قم و حدود ۵/۱ كيلومترى جنوب غربی دهستان قم رود و در فاصله۲۰۰ مترى جنوب جاده آسفالته قم رود به قم واقع شده است. قره تپه با شكل مدور بر روى پشته اى طبيعى قرار گرفته و در ميان مزارع سبز و خرم محصور شده است. براساس شواهد موجود، نخستين استقرار دردشت قم رود به هزاره ششم پيش از ميلاد يا هشت هزار سال پيش مربوط است. اين زندگى حدود دو هزار سال ادامه يافته و در ميانه هزاره چهارم بر اثر سيل مهيبى به زير آب رفته و اهالى به سمت غرب به سمت البرز مهاجرت كرده اند و تا هزاره هاظاهراً سمت خاور قم رود خالى از سكنه بوده است ولى از اواخر دوره ساسانى دوباره مسكونى شده است.
قره تپه اكنون طى سه مرحله مورد كاوش قرار گرفته و طى اين سه مرحله هفت لايه فرهنگى شناسايى شده كه هر دوره با دوره قبل متفاوت است. آثار به دست آمده، شامل بقاياى معمارى با ارزش و تعدادى ظروف سفالين است كه با آثار سيلك كاشان و چشمه على دامغان قابل مقايسه است. قدمت آثار به دست آمده در اين تپه به ۶۴۰۰ سال پيش مى رسد. ابعاد آن ۱۱*۲۷۵*۳۲۰ متر و مصالح آن از خشت، گل، آجر و اندود كاهگل و گچ است.
از ديگر كتيبه هاو تپه هاى باستانى اين شهر مى توان به تپه قلعه مبارك آباد، تپه گبرى روستاى قاضى پايين اشاره كرد.

موزه آستانه مقدسه: موزه آستانه مقدسه يكى از ذخاير مهم و ارزشمند تاريخى و هنرى ميهن اسلامى ما محسوب مى گردد و به عنوان تنها موزه استان قم از اهميت ويژه اى برخوردار است. موزه آستانه مقدسه از بين 125 موزه موجود در كشور، يكى از قديمى ترين آن ها محسوب مى شود كه در آبان ماه سال 1314 شمسى در محوطه داخلى حرم مطهر و محل فعلى مسجد شهيد مطهرى تأسيس گرديد. فعاليت اين موزه تا حدود دى ماه سال 1353 ادامه يافت و از آن تاريخ تا سال 1361 به دلايل متعدد (از جمله لزوم گسترش فضاى جانبى موزه و احداث ساختمان فعلى) فعاليت موزه متوقف شد.

ساختمان كنونى موزه كه در ميدان آستانه واقع است، بعد از پيروزى انقلاب اسلامى در فروردين ماه سال 1361 احداث شد كه ابتدا با مساحتى حدود 500 متر مربع فعاليت داشت، ولى درسال 1371 در زمان توليت حضرت آيت الله مسعودى زيرزمين موزه نيز راه اندازى شد كه مجموعاً ساخت آن به يك هزار متر مربع افزايش يافت. فضاى فعلى موزه جوابگوى نياز نيست و به همين دليل در طرح جامع توسعه حرم مطهر، پيشنهاد تأسيس موزه اى بزرگ در چندين طبقه و همراه با امكانات و تجهيزات لازم ارائه شده است .

مدرسه فيضيه: مدرسه فيضيه يكى از پرآوازه ترين حوزه هاى علوم دينى در جهان است. اين مدرسه از نيمه اول قرن سيزدهم هجرى جايگزين بناى "مدرسه آستانه"شده وبه اعتبار متون معتبر تاريخى از اواسط قرن ششم هجرى قمرى وجود داشت. اين مدرسه داراى چهار ايوان است و در دو طبقه با 40 حجره تحتانى متعلق به عصر قاجار و 40 حجره فوقانى متعلق به قرن چهاردهم هجرى قمرى است كه با هدايت حضرت آيت الله حائرى يزدى (ره) برفراز حجره هاى پيشين در گرداگرد حياط مركزى بنا شد. قديمى ترين بخش مدرسه، ايوان جنوبى آن است با تاريخ 929 هجرى قمرى، كه مزين به كاشى كارى هاى زيباى معرق است. اين ايوان طرف قبله و متصل به حرم مطهر است و سر در صحن عتيق حضرت فاطمه معصومه (س) از طرف فيضيه محسوب مى شود .

****************************************

بازار های تاریخی استان قم

بازار تيمچه قم: تيمچه قم در جبهه شمالى راسته بازار قم واقع شده است و از آثار ارزشمند هنر معمارى دوران اسلامى ايران محسوب مى شود كه به دست هنرمند برجسته عصر ناصرى استاد " حسن قمى " در سال 1301 هجرى قمرى طراحى و اجرا شده است .

بانى اين بناى عظيم مرحوم حاج سيد محمود طباطبايى تاجر بزرگ قم و پدر مرحوم حاج آقا حسين طباطبايى قمى بوده است . تيمچه بزرگ قم با دو ورودى به بازار نو ، شامل سه گنبد و دو نيم گنبد است و قسمت مركزى آن با دهانه 15 متر و ارتفاعى به همين اندازه در طول 28 متر بدون ستون امتداد مى يابد . اين گنبد از نوع عرقچينى ، ولى پوشش زيرين ( آهيانه ) آن شمسه كارى با اسلوب رسمى بندى و يزدى بندى است . تيمچه در مجموع داراى 20 حجره تحتانى و 12 غرفه فوقانى است و در گذشته مزين به در ها و پنجره هاى زيباى ارسى گره سازى شده بوده ولى متأسفانه امروزه فقط نمونه هايى از آن باقى مانده است .

بازار قم: اين بازار با مجموعه ای از راسته ، چهار سوق ، سرا و تيمچه ، جزئی از بافت قديمی شهر است . در ابتدا بخش وسيعی از بازار قم در کنار مسجد جامع بنا شده و به مرور زمان و به تبع ضرورت های زمان بخش هائی به آن اضافه شده است . در گذشته ، بازار به صورت راسته بوده ولی امروزه دو بخش بازار نو و بازار کهنه از هم جدا می باشند .

بازار کهنه: اين بازار از محدوده پامنار آغاز و به ميدان کهنه ختم می شود . طول اين بازار ، حدود هزار متر است . از آثار موجود در اين بازار می توان به موارد زير اشاره کرد :

1. سر در مدرسه رضويه

2. مسجد صابونی ها

3. مسجد چهلستون

4. ايوان و منار های بازمانده از مدرسه غياثيه

بازار نو: اين بازار در راستای بازار کهنه به طول يک کيلومتر و عرض 6 متر تا سه راهی بازار ( تقاطع خيابان ارم - طالقانی ) ادامه دارد .

از آثار موجود در راسته بازار نو ، می توان به سراهای آن ، حمام حاج عسگرخان و تيمچه بزرگ ، نام برد .

سرا های پيرامون راسته بازار نو عبارتند از: سرای صدر اعظم ، سرای همدانيه ، سرای حاج عسگر خان ، سرای شين و سرای حاج عباس قلی .

تيمچه بزرگ قم: اين تيمچه که بازمانده سه تيمچه موجود در قم می باشد در سال 1301 ﻫ . ق به دست هنرمند برجسته " حسن قمی " و تحت نظر حاج سيد محمود طباطبائی ، ساخته شده است . اين بنای دو طبقه دارای سه گنبد ، دو نيم گنبد ، بيست حجره و دوازده غرفه فوقانی می باشد . از ويژگی های تيمچه می توان به معماری زيبا ، تجارت تک کالائی ، سکوت و آرامش آن اشاره کرد .

****************************************

کاروانسراهاى قديمى

کاروانسراى حوض سلطان ( رباط حوض سلطان ): اين کاروانسرا بنايی آجری بوده است که در دوره ناصرالدين شاه در جاده تهران - قم احداث شده و شامل قسمت های مختلفی از قبيل اصطبل ، آب انبار ، حمام ، تالار ، قهوه خانه و ... بوده است . اين کاروانسرا عمر کوتاهی داشته و با ايجاد درياچه حوض سلطان راه عبور آن مسدود شده است .

کاروانسراى قلعه سنگى: اين بنا در 35 کيلومتری جاده قم - ری واقع شده و متعلق به سده های هفتم و هشتم هجری می باشد . اين کاروانسرا تا سال 1883 م مورد استفاده بوده است .

کاروانسراى على آباد: اين بنا هم زمان با از بين رفتن کاروانسرای حوض سلطان و احداث راه جديد تهران - قم ساخته شده است .

کاروانسراى منظريه: اين کاروانسرا در ابتدای راه ساوه است و با توجه به موقعيت آب و هوايی کويری ، از نظر بازرگانی اهميت ويژه ای دارد .

کاروانسراى دير: اين بنا بر روی خرابه های " دير الجص " ساخته شده و خيلی قديمی به نظر نمی رسد .

کاروانسراى دهکده طلب: اين کارونسرا در جاده قم - اراک و در شمال سلفچگان واقع شده و مربوط به دوره سلجوقی می باشد و تزئينات آن بر اثر فرسودگی از بين رفته است .

کاروانسراى آوه: در جنوب جاده قم ساوه واقع شده و مربوط به دوران سلجوقيان می باشد اين بنا هنوزه قابل تعمير و مرمت است .

کاروانسراى پاسنگان: متعلق به قرن 13 هجری است و در جاده قم - کاشان واقع می باشد .

کاروانسراى باقر آباد: در جاده قم - تهران ( علی آباد - منظريه ) واقع شده و متعلق به دوران قاجاريه است .

کاروانسراى اتابکى: در جاده قم - کاشان واقع شده و به دوره قاجاريه تعلق دارد .

کاروانسراى کنار گرد: اين کاروانسرا در جاده تهران - قم واقع شده و به دوره صفويه تعلق دارد .

کاروانسراى سفيد آب: در شرق درياچه نمک واقع شده و از آثار دوره های صفويه و قاجاريه می باشد .

کاروانسراى پل دلاک: اين کاروانسرا در جاده قم - تهران و در 19 فرسخی تهران واقع شده و منسوب به دوره کريم خان زند می باشد .

کاروانسراى سنگى محمد آباد: اين کاروانسرا با مساحت 12610 متر در 50 کيلومتری شمال شرقی قم واقع شده است . در ساخت اين بنا که از سده های پنجم و ششم می باشد از سنگ های کوه ، استفاده شده است .

کاروانسراى حسن آباد: اين کاروانسرای چهار ايوانی بنايی خشتی و متعلق به دوره قاجار است و در مکانی بسيار با صفا قرار دارد .

کاروانسراى عباس آباد - سياه کوه: اين کاروانسرا چهار ايوانی که از سنگ و آجر ساخته شده است متعلق به دوره صفوی است و در جاده ری - ورامين قرار دارد .

از ديگر کاروانسراهاى استان می توان به موارد زير اشاره کرد :

- کاروانسراى صدريى : ابتدای جاده گازران ( قاجاری )

- کاروانسراى سنگى کوه نمک : جاده گازران ( سلجوقی )

- کاروانسراى عسگر آباد : جاده قديم قم - تهران ( قاجاری )

- کاروانسراى صدر آباد : جاده قم ( قاجاری )

منابع: http://www.vefagh.co.ir و http://www.abrarnews.com

قزوینلی شاعیر درویش بهروان دان بیر شعر(شعری از درویش بهروان شاعر قزوینی)/ اسدالله امیری

 آچیقلاما: بو شعری بوگون بیر اتفاق اوزره دوستلارین بیریسینین موبایلیندان ائشیتدیم. دوستوم دئییر دوستو طرفیندن بیله سینه بلوتوث اولونوب. بو شعری آدینی بیلمه دیگیم بیر آشیق قوم- ساوا-همدان هاوالاریندا اوخویوبدور. درویش بهروانین چاپ اولموش اثرلری: سونمز ائللرين اوجاغي- آنا يوردوم بويون زهرا- هر شاعير شهريار اولماز- ياشا كنديم- پناه علي و آسيه حكايه سي.

گئدیی دئییی منیم اوبا ائلیمه

هر یارانان بیر گون گئدر اؤلومه

ساغلوغومدا  گول وئرمه­دیی الیمه

ایندی گول چکمه قبریم اوستونه

 

عؤمروم گئشدی منی یادا سالمادوز

هارای سالدوم قولاغیزه آلمادوز

دیریلیکده بیر قاپومو چالمادوز

ایندی اؤزوی سالما قبریم اوستونه

 

ای آقالار نه­لر گلدی باشوما

گونوم گوندن رخنه دوشدو یاشوما

ظالوم فلک آدوم یازدو داشوما

ایندی داشوم چالما قبریم اوستونه

 

درویش دییه­ر اجل منی آپاردو

یاخچولوق یامانلوق دونیادا قالدو

گؤزوم یولا باخدو جیسمیم سارالدو

ایندی شعریم یازما قبریم اوستونه

ایلگیلی لینک: http://tilimxan.blogfa.com/post-14.aspx

مرکزی اوستانین شاعیرلری- شعرای استان مرکزی(اراک)

 

مرکزی اوستانین شاعیرلری تانینماقدادیر. بو استانین مرکزی اراک اولماقلا چوخلو تورک شاعیری آزربایجان و ایران ادبیاتینا سونموشدور. بونلارین خان شاعیری حکیم تیلیم خان اولموشدور. تانری یا شوکورلر اولسون کی بو بؤلگه نین گرچک وارلیغی بالا بالا اوزه چیخیر. شاعیرلری تانینیر، موسیقی و آشیقلاری تانینیر و معنوی میراثیمیز اولان قیزقلعه لر، قیرخ قیزلر و ... اؤزلرینی تانیتدیریرلار. ائله بیل بو بؤلگه نین شاعیرلرینین شعرلری چاپ اولماغا باشلاییب: آشیق رضعلی، تورکمان محمود، خونداپلی مهجور، اکبرخان رزاقی، حاج علی سیفی، براتعلی فتح الهی نین شعرلری یولدادیر. بو بؤلگه نین قوزئی و گونئییندن اولان ایکی شاعیردن ایکی شعر عزیز اوخوجولارا تقدیم ائدیلیر:

۱ - خونداپلی مهجور:

باد-صبا عازم سن بیزیم دییارا
بیر زامان صبر ائیله برای - خودا
خودا ریضاسی سن شتاب ائیله مه
بیر عرضیم وار سنه من - موبتلا

من - موبتلایه شیکسته دله
باخ گؤزوم یاشینا تررحم ایله
سفرایله گینن سن بیزیم ائله
شرح ائت بو سؤزلری به صوت و نوا

نوای خوشونان شیرین دیلی نن
کمالینان، ادبی نن، یولی نن
دانیشگینان اولوسونان ائلینن
سؤیله گؤردوم بیر غریب- بینوا

بینوای -دل شیکسته خون جیگر
گؤیلو غملی، گؤزونملی، در به در
هیجران آتیشینا یاناردی مگر
شیدا بولبول کیمی چکردی صیدا

صیدایینان دئییردی زار و رنجورام
ائل دی آیری من خوندابلی مهجورام
وطندن اوزاغام، مسکن دن دورام
نه شوم گونده یارانمیشام ای خودا

بو وبلاگا گؤندرن: آشیق گونش(علی رمضانی)

*****

 ۲- اکبرخان رزاقی( ساوانین قاراقان بؤلگه سیندن):

بیر عدّه نون غذا وارودور اشتهاسی یوخ

بیر جمع اشتها واری امّا غذاسی یـــــوخ

بیر قوم وار دواسی وار امّا دگول مریض

بیر زمره وار دردی وار امّا دواسی یوخ

بیر طایفانون آپارتومانی آسمان خراش

بیر کسده واردی بیر دانا قوش جک لوواسی یوخ

بیر تیپ وار هر بیرینون بیر سواریسی

بیر کنده وار اون ائولی سینون بیر سوپاسی یوخ

بیر شخص وار حمام یئریسی مین تومن دگر

وار بیر نفر حمامه گئدنده فیتاسی یوخ

بانک ائتمیری قبول پولونون بیر پاراسینی

بیر کسده وار جیبینده اونون بیر پاپا سی یوخ

یوز جور لباس فاخری وار دور بیریسینون

وار بیر نفرده گیمگه بیر بز لباسی یوخ

اشراف وار دور قالینی انبار ایلیوب

بیر کارگر ده سالماغا بیر بوز پالاسی یوخ

ارباب واردو بؤرکی دگر مین دلاره لیک

بیر فعله بورکنون پاراسی وار پاراسی یوخ

بیر مرد واردو کشتی- شخصی سی وار مینر

بیر شخص وار پیاده دور و کفش- پایی یوخ

بیر دسته وار سخی دی ولی یوخدی ثروتی

دارا دو بیر گروه ولیکن سخاسی یوخ

چوخلاری دفن اولماغا یوخ بیر قریش یئری

املاکونون بیر عده وار انتهاسی یوخ

تخت زر اوسته ناز ائله بیرمرد اگلشوب

بیر مرد قیل پالاسی وار آما آراسی یوخ

وار بیر خانوم سالوب باشا زربفت چادری

آرواد دا وار دو چارقدینون اوچ گشاسی یوخ

بیر قیزدی باشلوقی ایکی یوز مین تومن دگر

بیر قیزده واردی آلتی تومن شیر بهاسی یوخ

بیر آروادون حناسی وار اما باشی کچل

بیر آروادون اوزون ساچی واردو حناسی یوخ

بیر پیر واردی دورت خانومی عقد ایلیوب

وار بیر جوان دا بیر قری آرواد صیغاسی یوخ

ارباب وار تملق ائدر دشت بانلارا

درویش واردو شاهه اونون اعتناسی یوخ

بیر کند آلتی ائولیدی بئش کدخداسی وار

بیر جوم شده یوز ائولیدی بیر کدخداسی یوخ

عامی قولاغی وئر ائشیدوب آل ائشیدمیوب

ملاده لیک وئر منه واردو آلاسی یوخ

القصه شادانا واری هرکسیی دیشی یوخ

برعکس هرکسون دیشی وار شاداناسی یوخ

رزاقی یه حقارت ایله ایلمه نظر

چوخ شاعر- گوزلدی ولی اسکناسی یوخ

قایناق: الیاس امیرحسنی وبلاگی